#حملبار
#تجربهتجربه سفر
#کلاهبرادری
پارسال ۱۸ آپریل من برای دیدن خانوادم به ایران سفر کردم
اون زمان من با پارتنرم و دوتا گربه هام زندگی میکردم و دانشجو مستر مکانیک بودم
و همزمان یه پوزیشن کاری فول تایم توی یه شرکت پیدا کرده بودم به عنوان
junior projekt mananger
قرار داد کاری رو امضا کرده بودم و یک مای تاریخ شروع کارم بود
من پدرم سرهنگ بازنشسته نیرو انتظامی هستش و مادرم حقوق خونده پارسال ۱۸ اپریل که رفتم ایران با خودم بار زیادی نبردم و چون پروازم ترکیش بود ۴۰ کیلو بار داشتم زمانی که میخواستم برگردم ۲۹ اپریل دو روز قبلش برای تامین به هزینه کوچیکی از سفرم و کمک به هم وطن هام توی گروه هلفن نوشتم که من بار اضافی داریم اگه کسی چیزی داره بده ببرم سه نفر بهم پیام دادن
اولیشون یه خانمی بود که دورادور دوستمم بود و ازم خواست مدارک تحصیلیش رو بیارم آلمان نفر دوم آقایی بود که خواست براش ۶ تا خامه صبحانه بخرم و نفر سوم آقایی بود که گفت خواهرم تو آلمان لباس میدوزه و نیاز به الگو لباس و یه سری وسایل شخصی داره که میخواد اینارو با یک چمدون بفرسته منم قبول کردم
و قرار شد شوهر خواهر این خانم بیاد مونستر و چمدون رو تحویل بگیره دو روز قبل از پرواز این آقا چمدون رو آورد دم خونمون و من و پدرم تحویل گرفتیم و با خانوادم همه جیز رو چک کردیم و هیچی نبود جز الگو لباس آجیل ادویه و کتاب و چند دست لباس چمدون کاملا نو بود و پلاستیک داشت حتی زیپاش باز نشده بود
من اینو با رضایت خانوادم قبول کردم و رفتیم فرودگاه و اونجا اکسترا چمدون رو دادیم پلیس فرودگاه امام با ایکس ری چک کرد و هیچی نبود
پس من چمدون رو بردم و توی ترکیه به عنوان مسافر ترانزیت بودم اونجا زمانی که خواستم برم پرواز دوم به کلن رو سوار شم پلیس دستگیرم کرد و رفتیم اداره پلیس من حتی نمیدونستم چرا و به چه علت میخواد بارم رو بگردن تو اداره پلیس پلیس چمدون رو خالی کرد و با کاتر زد به بدنه چمدون و ماده سیاهی خارج شد که پلیس گفت میدونی چیه گفتم نه
گفت این تریاکه
بعد پلیس چمدون رو شکوند و از داخل بدنه چمدون دو کیلو تریاک خارج شد که عین لواشک و به شکل خود چمدون داخل بدنه چمدون جا ساز شده بود و عین لواشک داخل چمدون بود
همونجا من به خانوادم اطلاع دادم و برام وکیل گرفتن
تلگرامم رو روی گوشی خواهرم باز کردن و با شخصی که چمدون رو داده بود چت کردن که متوجه نشه من دستگیر شدم
من از این آقا کارت ملی و ادرس و تلفن و پلاک ماشین رو گرفتم که همگی فیک بود فردای دستگیری من پدرم با پلیس نیرو انتظامی رفتن به ادرس این آقا و دیدن همچین آدمی با همچین اسمی وجود نداره
از طرفی دوست پسرم با اون شخصی که قرار بود بیاد چمدون رو تحویل بگیره قرار گذاشت و با پلیس و پلیس دستگیرش کرد که این آقا اطلاعات اون کسی که تو ایران بود رو داد و بعد یک هفته تونستن دستگیرش کن و مراحل شکایت رو تو ایران کلید زدن
بعد از ۱۰ ماه و دو تا دادگاه که توی ترکیه برای من تشکیل شد من تونستم به صورت مشروط آزاد بشم چون پدر و مادرم خیلی دوندگی کردن و معاضدت های قضایی زیادی رو برای ترکیه آوردن و اون شخص تو ایران دستگیر که شد معلوم شد با خیلیا این کار رو کرده و سه ردیف شاکی داره که یکیش منم و تمام شاکیها زندانی و محکوم شدن بی گناه توی ترکیه
این آقا ده سال زندان بدون تجدید نظر و شلاق و جریمه نقدی گرفت و با حکم محکومیتش من تونستم آزادی مشروط بگیرم
از طرفی اون فردی که تو المان دستگیر شد اون هم به زندان محکوم شد ولی چون قوانين المان متفاوت هستش بعد شیش ماه آزاد شد ولی با پابند الکترونیکی
یک ماه دیگه دادگاه سومم هست و معلوم نیست ترکیه میخواد چه تصمیمی بگیره الان من بعد از ده ماه و یازده روز زندانی بودن توی استانبول دو ماهه که آزادم
تمام زندگیم از دستم رفته دانشگاه اخراجم کرده چون حضور نداشتم تو المان و بیمم کنسل شده و اقامتم باطل شده چون نتونستم بر کردم آلمان تمدیدش کنم و تقریبا همه چیزم رو از دست دادم و همچنان بی گناه محکومم
🆔 @live_in_europe